تا به اینجای کار همه چیز عادی است، اما چیزی که ماجرا را جالب و توجه ما را به اوده جلب میکند، شعرهایی است که به فارسی سروده و با همان تلفظ فارسی به فرانسه نوشته است و نام «معجزه عشق» را هم بر آنها گذاشته است. جالبتر این که اوده با زبان فارسی آشناست، اما نه آنچنان که بتواند به این زبان سخن بگوید، بخواند و بنویسد.
شکوفه شهیدی، مدیر مسئول «انتشارات دانه»، که به تازگی شعرهای فارسی الن اوده را تحت عنوان «معجزه عشق»، با دستخط خودش به چاپ رسانده به ایبنا میگوید: «اوده با زبان فارسی فقط آشناست و آشنایی با شناخت خیلی فرق دارد. اینکه شما با یکی در حد سلاموعلیک ارتباط داشته باشید، یعنی مثلا من فقط شما را در جایی دیدهام و میتوانم به شما سلام کنم، به این «آشنایی» میگویند. ولی وقتی به یک زبان شناخت پیدا میکنید، یعنی میتوانید به آن زبان صحبت کنید، حرف بزنید و بخوانید. اوده این توانایی را در زبان فارسی ندارد، آشناییاش با زبان فارسی بسیار کم است و نمیتواند بخواند، بنویسد یا صحبت کند؛ حتی وقتی هم که شما به فارسی صحبت کنید، خیلی راحت متوجه نمیشود. برای همین است که نام کتابش «معجزه عشق» است.»
مسئله دیگری که درمورد اوده ایجاد سوال میکند، این است که اوده اهل یکی از شهرهای کاناداست ولی به زبان فرانسه شعر میگوید و کتابهایش را هم به زبان فرانسه مینویسد، شهر کبک که اوده اهل آن است، از قدیمیترین شهرهای آمریکای شمالی است که در قدیم مستعمره فرانسه بوده است. کبک تنها استان کانادا با جمعیت غالبا فرانسویزبان و تنها استان این کشور است که تنها زبان رسمی آن در سطح استانی فرانسوی است.
مدیر مسئول انتشارات دانه میگوید: «اوده اهل کبک کاناداست ولی در فرانسه و کشورهای فرانسویزبان اصولا او را میشناسند. یعنی در کانادا همه او و شعرش را میشناسند اما در فرانسه هم شعرای فرانسوی و کسانی که اهل ادب، فرهنگ، هنر و شعر هستند، حتما با او آشنایی دارند. متاسفانه هیچ کتابی از اوده در ایران چاپ و ترجمه نشده است. بنابراین فکر نمیکنم خوانندههای فارسی زبان و ایرانی با آثار او اشنایی داشته باشند. البته کتابهایش به انگلیسی ترجمه شده، چون اوده معمولا به فرانسه مینویسد. تنها چیزی که از اوده در ایران ترجمه یا چاپ شده، شاید قطعهای باشد که خودش برای فریدون رهنما گفته بود و ما به مناسبت شب فریدون رهنما ترجمه و در مجله بخارا چاپ کردهایم.»
برشی از متن کتاب «معجزه عشق»_ قطعهای به نام «من یادم»
اوده بیش از هر جنبه دیگری، با موسیقی زبان فارسی آشنایی دارد. اشعار مولانا، عطار، فردوسی، نظامی، حافظ و خیام و از معاصرها هم فروغفرخزاد را به فرانسه یا انگلیسی خوانده و البته به فارسی شنیده است. اما اینکه چه میشود فردی با این اطلاعات کم بتواند به زبانی ناشناخته شعر بگوید.
شکوفه شهیدی معتقد است: «اوده با شعر فارسی از طریق ترجمههایی که به زبان انگلیسی یا فرانسه خوانده آشنا شده، یا اینکه برایش ترجمه شده، یعنی شعر فارسی را به گوش شنیده و بعد ترجمه آن را به او گفتهاند. مثل اینکه کسی شعری به زبان چینی برای شما بخواند و بعد ترجمه آن را بگوید. وقتی که زبان چینی ندانید، فقط آهنگ شعر و زیر و بم اصوات را میگیرید و بیشتر از آن چیزی متوجه نمیشوید، مگر اینکه تک واژههایی بدانید. آشنایی اوده با زبان فارسی هم در همین حد است.
دلیل اینکه اسم کتابش را معجزه عشق گذاشته، هم همین است. واقعا هم اتفاقی که برای او افتاده، اعجاز است. اینطور که خود اوده میگوید، یک هفته تمام فقط زبان فارسی در سرش جریان داشته، آن هم به همین اصوات و شکلی که در کتاب ثبت شده و با حروف لاتین هم شعرها را نوشته؛ چون همانطور که گفتم، فارسی را اصلا نمیداند. ولی چیزی که خیلی عجیب و جالب است، این است که تقریبا بدون غلطهای گرامری است که به نظر من حتی از نظر زبانشناسی هم واقعا باید بررسی شود که چه اتفاقی ممکن است افتاده باشد.»
چیزی که در شعرهای فارسی اوده مشهود است، این است که در شعرهایش دستور زبان فارسی خیلی رعایت نشده است. شاید همین ناآشنایی با دستور زبان فارسی که در برخی از سطرهای شعر او معلوم است، در چشم خواننده فارسیزبان، به عنوان عیب کار او برجسته شود، اما باید توجه داشت که او یک غیرفارسیزبان است و نباید از او توقع شعری در سطح شاعران فارسیزبان داشت.
شکوفه شهیدی
مدیر انتشارات دانه در اینباره میگوید: «این چیز طبیعی است. حتی این مسئله را در بین شاعران خودمان هم داریم. البته قصد مقایسه ندارم ولی مثلا «احوالها» که سعدی به صورت جمع به کار میبرد. که البته با وجود اشتباه بودن، الان رایج هم شده است. یعنی ما صورت جمعی را از عربی در فارسی آوردهایم و باز جمع بستهایم. چیزی که رایج نبوده و فکر میکنم این جواز را سعدی شاعر صادر کرده و بعد از آن دیگران هم استفاده کردهاند.
ما در شعر ساخت زبان را میشکنیم. چیزی که در شاعران خودمان هم اتفاق میافتد. مثلا اگر به شعر نیما نگاه کنید، ممکن است خیلی از ساختارهای رایج فارسی را نبینید. اتفاقا همانهاست که زبان را از حالت عادی به شعر نزدیک میکند. این در زبانهای دیگر هم اتفاق افتاده است. من در مقدمه همین کتاب «معجزه عشق» جملهای از لویی آراگون، شاعر بزرگ فرانسوی آوردهام که میگوید اصلا شعر با یک اشتباه دستور زبان شروع شد و این اتفاق در این کتاب هم افتاده است. البته در بعضی جاها این مسئله هست و در بعضی شعرهای کوتاهش میبینید که هیچ اشکال زبانی ندارد و تصویرهای شعری آن، برای خود ماها هم چیزهای عجیب و نویی است.»
الن اوده در فرانسه و دوران دانشجویی با یک دانشجوی ایرانی دوست میشود و همین آشنایی زمینهای برای علاقهمندی او به زبان شیرین فارسی شده است. این دانشجوی ایرانی فریده رهنماست که به واسطه او، اوده با فریدون رهنما آشنا میشود که مانند اوده شاعر است و این آشنایی بحثهای ادبی فراوانی بین این دو شکل میدهد.
شهیدی درباره دوستی اوده و فریده رهنما میگوید: «در جوانی که فریده رهنما در پاریس تحصیل میکرده، با یکدیگر آشنا شدهاند. بنابراین آشنایی آنها از دوره جوانی و حدود 60 سال است که با هم دوست هستند. با مرحوم فریدون رهنما هم که مانند خود اوده شاعر بود، مباحثات شعری فراوانی داشتهاند. حتی فریدون رهنما در مقدمه یکی از کتابهایش میگوید که شعرهای این کتاب را فقط به خواست الن اوده برای چاپ دوباره فرستادم؛ و واقعا هم پافشاری الن کمکی شد که آن کمک از فریدون رهنما برای ما بماند.»
برشی از متن کتاب «معجزه عشق»_ قطعهای به نام «درچشمای تو»
این طور که از نوشتههای خود اوده برمیآید، این شاعر فرانسوی دو بار در سالهای 1959 و 1961 میلادی، سفری به ایران داشته و در همین سفرها با سهراب سپهری، فروغفرخزاد، شاملو و تعداد دیگری از شاعران آن دوره، از نزدیک آشنا میشود.
این مترجم درباره سفر اوده به ایران و اینکه آیا با فروغ و سپهری دوستی داشته یا خیر، میگوید: «اوده در زمان فروغ و سپهری و شاملو یک بار به ایران آمده است. در یادداشتی از او که ترجمه آن را در کتاب «معجزه عشق» چاپ کردهایم، هم از سپهری و هم از فروغ نام میبرد. با سپهری و فروغ دیدار داشته ولی چون فروغ و سپهری فرانسه نمیدانستهاند و اوده هم فارسی، بنابراین احتمالا با همدیگر دیالوگی نداشتهاند و گفتوگوهایشان از طریق ترجمه بوده است. در همین بحثها و نشستهای شاعرانهای هم که شرکت داشته، یا فقط مستمع بوده یا از طریقی ترجمه میکرده است. من هم آنجا نبودم، ولی خیلی دلم میخواست بدانم که این ارتباط چگونه بوده. به هر حال این دیدارها برای اوده به زبان فارسی انجام نمیشده است. شعر فروغ را خیلی دوست دارد، ترجمههای آن را خوانده و در یکی از نوشتههایش که در همین کتاب هم چاپ شده، ترجمهای از شعر فروغ را آورده و نوشتهاش را با آن تمام کرده است.»
نمایی از شهر کِبِک کانادا- محل زندگی الن اوده
به گفته شهیدی: «الن اوده هشت کتاب شعر به فرانسه دارد. 5 یا 6 کتاب او هم پژوهشهایی است که در حوزه زنان انجام داده است. شعرهایی که الان تحت کتاب «معجزه عشق» در اختیار ما است را در سال 1989 سروده که البته آن را جایی چاپ نکرده است. من دستخط او را پیش فریده رهنما دیدم و چون خودم خیلی به این شعرها علاقهمند بودم، دوست داشتم که حتما چاپ شود. بنابراین اجازه کار را از ایشان گرفتم که خیلی هم استقبال کردند که ما این کار را در ایران انجام دهیم.»
ایبنا
نظر شما